این گلویم را هر از گاهی باید بتراشم تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود... دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند! دلم تنگ شده برات
خداحافظی...
وقتی باید خداحافظی کنی و بری
اما دلت میخواد صداشو بشنوی!!!
یهو میگی راستی؟؟
میگه جونم!!!!!!!!!!
آروم میگی دوست دارم
آخ که این چند ثانیه آخر چقدر می چسبه
گويند عشق آمدني بود نه آموختني. مي گوييم خير، عشق هم مانند هر پديده ديگري در زندگي مي تواند و بايد مورد شناسايي و ارزيابي قرار گيرد. مي گويند عشق کور است. مي گوئيم عشق کور نيست. ما کوريم که نمي توانيم شکل کاذب آن را از نوع واقعي تشخيص دهيم چون دانشي در اين باره کسب نکرده ايم و آنقدر از عشق بي اطلاعيم که وقتي به سراغمان آمد راه حفظ و نگهداري آن را بلد نيستيم.
به هر حال عشق ورزيدن هم سبکي دارد و فني و تکنيکي و تاکتيکي. ابعاد، انواع، عناصر و محتوي تشکيل دهنده عشق قابل بررسي و طبقه بندي است. چه بهتر که اين رموز و فنون را ياد بگيريم تا دل نبنديم به آن که شايستگي دلبندي ما را ندارد و در کنار خود حفظ کنيم آن را که شايسته ترين همسفر ماست و از روي غفلت و نا آگاهي و ناداني او را از خود نرانيم. برخلاف آن که مي گويند عشق گوهري زيبا نيست که وقتي مالک آن شدي به سرمنزل مقصود رسيده باشي و آن را به حال خود رها کني. عشق بذري و نهالي است که با دو دست کاشته مي شود و وقتي کاشته شد عاشق و معشوق هر دو بايد در حفظ آن بکوشند تا ببالد و رشد کند وگرنه پژمرده و زرد مي شود و مي ميرد.وقتي از عشق مي گوئيم به عشق زميني ميان زن و مرد نظر داريم که موضوع و مسئله زندگي روزمره زمينيان است و با عشق عرفاني و مثالي و داستاني کاري نداريم. عشق زميني از چالش هاي مهم زندگي اکثر افراد است. اگر مبناي درستي نداشته باشد و به ازدواج بيانجامد داستان ملال آور يا فاجعه آميزي را رقم خواهد زد. و اگر به وصل نيانجامد مايه درد و رنج است. تاسف انگيز ترين حاصل نهايي غفلت و ناداني افراد که به شکست و زوال عشق منتهي مي شود، انکار و نفي اين تجربه انساني است تا آن جا که بالاخره پس از همه فراز و نشيب ها اکثر افراد به اين نتيجه مي رسند که عشق اصلاََ وجود ندارد يا دروغ است و اين يعني از دست دادن ايمان و اعتقاد به زندگي و نتيجه پايان واقعي قصه هستي دروني يک فرد. اين يعني نزيستن و سپري کردن بقيه عمر در زمستاني عاطفي که سرانجام با ظلمات مرگ پايان مي يابد.
به هر حال در اين ميانه روان شناسي هم حرفي دارد و داستاني که اگر آن را بخوانيم و بدانيم و تمرين و تجربه کنيم بهتر عاشق مي شويم، شايسته تر زندگي مي کنيم، با تدبير بيشتر عشق خود را حفظ مي کنيم و درصورت نياز پخته تر و بالغانه تر پايان آن را مي پذيريم و به راه خود ادامه مي دهيم.
ادمه مطلب را بزنید.
نمی دونستم چرا هر چند وقت یک بار میگی :
اگه یه وقت از هم جداشیم
الان می فهم یعنی چی .
حالا می فهمم عشق یعنی چی .
راستی تو فهمیدی عاشق یعنی کی ...!!!!!!
هر وقت كنار دريامي نشستم يا قدم ميزدم به اين فكرمي كردم كه ته اين دريا كجاست...
حال مي دانم كه آن جايي كه نشسته بودم ته دريا بود ...
اي كاش ريشه عشقم را به درخت قلبت پيوند ميزدم
تا امروز اينگونه بي رحمانه نهال عشقم را بي آب نمي گذاشتي.
هیس ...!
هیچی نگو ...
صدای تو را باد هم نباید بشنود
تمام وجود تو مال من است ...
مردم میگویند حسودم .... تو میگویی دیوانه
اما من عااااش♥قم !!
عشق... ، حسادت... ، دیوانگی...
تو بخند تا ببينی چطور برايت جان ميدهم ...!!!
از كنار مسجد نزديك خونمون هروقت كه رد ميشم يا دارن پرده سياه نصب ميكنن يا جمع و هر دفعه اسم ها با هم فرق ميكنه با اين كه شايد بعضي ها پرچمشون جنسش روغني بعضي پارچه ساده بعضي با تشريفات بعضي ساده اما فرقي نداره خواهر گرامي مادر دل سوز پدر بزرگوار و...
تمام آن ها رفتن اما نه پولي موند نه ثروتي نه خونه اي نه ماشيني نه حتي پرچم 100 هزار تومني
اي كاش به جاي خريد لباس مشكي گرونه خودمونو بذاريم به جاي اونه مرده شايد...
اي كاش يا بودی يا از اول نبودي اين كه هستي و در كنارم نيستي ديوانه ام ميكند.
تعداد صفحات : 2